۱۴۰۳.۰۹.۱۱

سمیه دهقان زاده- خبرنگار: امروز یازدهم آذر، برابر با سالگرد شهادت میزار کوچک خان است، همان سردار جنگلی که امیرحسین فردی در کتاب«میرزا کوچک خان جنگلی»، در قالب نمایشنامه‌ای پا به پای او از هزار توی تاریخ گذشته، دست مخاطب را گرفته و به نهضت جنگل نگاه کرده است. نگاهی که از ۱۳۶۰؛ سال نگارش کتاب، همچنان نو و تازه است، اما با وجود این کتاب نیز، همچنان نمی‌توان خلاء پرداخت به این شخصیت را در ادبیات نمایشی ایران نادیده گرفت.

«کاژانف: ما از مضمون نامه شما به نریمانف مطلع شدیم.
میرزا: [متعجب] این یک نامه محرمانه بود!
کاژانف: اتفاقا خود نریمانف به ما اطلاع داد.
میرزا: خود او!؟
کارانف: بله و نظر خودش را هم درباره شما برای ما نوشت.
میرزا: می‌توانم بدانم چه نظری داشت؟
کاژانف:بله نظر ایشان این بود که کمیته انقلاب و تشکیلات ما کاملاً مراقب شما باشند و در موقعیت مناسب سردار را از سر راه بردارند.
میرزا: چه می‌گویید؟!
کاژانف: ببینید سردار، من همۀ خطرها را به جان خریدم تا به شما بگویم که رفقای من قصد دارند شما را نابود کنند.
میرزا: من نمی فهمم آمده اید با من شوخی بکنید؟
کاژانف: خواهش میکنم سردار قضیه خیلی جدی است. آنها می‌خواهند بر علیه شما کودتا بکنند و رهبری انقلاب را خودشان به عهده بگیرند.
میرزا: آخر چرا باید دست به چنین کاری بزنند؟
کاژانف: برای اینکه وجود شما مانع اهداف آنهاست.
میرزا: آنها که می‌دانستند من نمی‌توانم پادوی اجانب بشوم.
کاژانف: شاید هم به همین دلیل باید از میان برداشته شوید.
میرزا: آنها حتی نام رهبران بزرگ انقلاب شوروی را هم لکه دار میکنند قرار بود بعد از فتح ایران هندوستان را هم از چنگ انگلستان آزاد کنیم.
کاژانف: شما قلب پاکی دارید سردار اما برای آنها فتح
هندوستان توسط شما فقط یک حربه سیاسی بود تا به وسیلهٔ آن انگلستان را تهدید کنند و در پشت میز مذاکره امتیاز بگیرند.
میرزا: باورکردنی نیست انگلستان و شوروی مثل آب و آتش می‌مانند نمی‌توانند با هم سازش کنند.
کاژانف: موافقت نامه‌ای را هم در لندن امضا کرده‌اند.
میرزا: عجیب است! چگونه می‌شود باور کرد.»
این‌ها که خواندید، برشی از کتاب «میرزا کوچک خان جنگلی» است که به قلم امیرحسین فردی به رشته تحریر درآمد و برای نخستین بار سال ۱۳۶۰ در حوزه هنری منتشر شد. امسال نیز مصادف با یازدهمین سالگرد درگذشت این نویسنده بزرگ، عیناً نسخه همان سال در انتشارات سوره مهر زیر چاپ رفت.

سر بی کلاه ادبیات نمایشی؛ سردار جنگی  که در دهه ۶۰ جا مانده

یک نمایشنامه و هزار حرف مگو
حال بی‌مناسبت نیست، امروز یازدهم آذر که برابر با سالگرد شهادت میزار کوچک خان است معدود آثار شاخصی که با شیوه روایت نمایشی به این شخصیت انقلابی و انقلاب جنگل پرداخته‌اند را از نظر بگذارنیم.
کتاب «میرزا کوچک خان جنگلی»، در حقیقت نمایشنامه‌ایست که در آن، مراحل قیام جنگل به صورت مهندسی معکوس روایت می‌شود.
در قطعه‌ای که در ابتدای متن آمد، «کاژانف» فرمانده قوای شوروی در ایران، خود را مخفیانه به میرزاکوچک خان می‌رساند تا به او خبر دهد «نریمان نریمانف» صدر شورای آذربایجان نه تنها به وعده‌هایش عمل نمی‌کند، بلکه در جریان تمام و کمال تبلیغ مرام کمونیستی در ایران بوده، خود بساط ایجاد سوء ظن جامعه نسبت به میرزا را فراهم کرده است، نامه محرمانه و گلایه آمیز میرزا مبنی بر عدم تعهد انقلابی‌های روس را در اختیار سران خود قرار داده، حالا قصد از میان برداشتن میرزا را دارد و دستور آن را هم صادر کرده است.
این‌ها که گفته شد، همه مفاهیم و ماجراهای نهفته در دل یک واقعه تاریخی است که امیرحسین فردی آن‌ها را با هنرمندی هر چه تمام‌تر در روایت‌هایی مجزا بیان می‌کند. روایت‌هایی که با نخ تسبیح انقلاب جنگل به هم وصل شده‌اند و مخاطب در حین خواندن یک نمایشنامه روان‌ و بدون هیچ پیچیدگی خاص، ماجراهای پیچیده را یکی یکی کشف می‌کند و به شهامت‌ها، نقاط قوت و ضعف و حتی به اشتباهات رخ داده شده توسط میرزاکوچک خان پی می‌برد.

سر بی کلاه ادبیات نمایشی؛ سردار جنگی  که در دهه ۶۰ جا مانده

بهترین ورژن کوچک جنگلی در دهه ۶۰ مانده
جز این کتاب، اما هر وقت اسم میرزا کوچک خان، این سردار جنگل به گوش هر ایرانی بخورد به احتمال خیلی زیاد، یاد سریال «کوچک جنگلی» تولید شده در دهه ۶۰ می‌افتد؛ این مجموعه تلویزیونی در ژانر تاریخی، حماسی و سیاسی به کارگردانی بهروز افخمی و با حضور جمع زیادی از هنرمندان ساخته شد. در این سریال تلاش شد با نگاهی تحلیلی- تاریخی به قیام میرزا کوچک خان و مردم گیلان، پرداخته شود.
البته زندگی و مبارزات میرزا کوچک خان جنگلی بارها در مجموعه‌های تلویزیونی و فیلم‌های سینمایی به تصویر کشیده شده و سازندگان آن در حد بضاعت اندیشه، تحقیق، بودجه موجود و شرایط اجتماعی زمان تولید اثر، تلاش خود را برای معرفی دوباره این شخصیت تاریخی و تاثیر آن انجام داده‌اند، اما در میان آثار ساخته شده درباره کوچک خان، تنها مجموعه تلویزیونی «کوچک جنگلی» جایگاه ویژه‌ای پیدا کرده است.
در ابتدای سریال می‌بینیم، میرزا کوچک که تازه از تبعید بازگشته به همراه دوستش میرزا حسین کسمایی در رشت گردش می‌کند که در شهر متوجه دستگیری رضا آژان توسط روس‌ها می‌شود. رضا آژان ملتمسانه از میرزا تقاضای کمک می‌کند. غیرت میرزا به جوش می‌آید و به او کمک می‌کند. در این ماجرا پای میرزا تیر می‌خورد. میرزا و رضا آژان فرار می‌کنند و به خانه دکتر حشمت می‌روند تا پای میرزا معالجه شود. این ماجرا، میرزا و دوستانش را به فکر می‌اندازد که برای مبارزه با اشغالگران روس دست به قیام بزنند.
قیامی که در تمام قسمت‌های سریال وجه جدیدی از آن به مخاطب نشان داده می‌شود.

سر بی کلاه ادبیات نمایشی؛ سردار جنگی  که در دهه ۶۰ جا مانده

کنگره «میرزا کوچک جنگلی»
البته در تلاش برای تولید آثار نمایشی، سال ۱۴۰۱ نخستین کنگره «میرزا کوچک جنگلی» نیز در رشت برگزار شد و طی آیینی بیش از ۱۲ فیلم مستند، فیلم کوتاه، داستانی و آثار تولیدی پویانمایی، موزیک ویدئو با موضوع محوری میرزا کوچک خان جنگلی به نمایش درآمد.
در این گنگره، حوزه هنری از برخی برنامه‌های فرهنگی، هنری مثل پروژه نیمه کاره استاد حسام الدین سراج با موضوع میرزا کوچک نیز حمایت کرد، اما این تلاش‌ها هر چند ارزشمند اما کافی به نظر نمی‌رسند.

سر بی کلاه ادبیات نمایشی؛ سردار جنگی  که در دهه ۶۰ جا مانده


نهضتی که یک واحد مینیاتوری از نظام اسلامی جمهوری اسلامی است
این ناکافی بودن و تلاش برای بیشتر گفتن از سردار جنگل نه سلیقه شخصی نگارنده یا تشخیص رسانه مطبوع، بلکه نظر به گفته رهبری است که فرمودند«حرکت میرزا کوچک خان با نهضت جنگل حرکتی صد در صد ایرانی و اسلامی است و ایشان یک واحد مینیاتوری از نظام اسلامیِ جمهوری اسلامی را در رشت و گیلان تشکیل داد.»(برگرفته از در نماهنگی که به مناسبت صد و دومین سالروز شهادت میرزا کوچک‌خان جنگلی(۱۴۰۲) در سایت خبری رهبر انقلاب انتشار یافت)
گفته‌ای که ختم کلامی است که لزوم پرداختن به نهضت جنگل را بیش از پیش در ادبیات نمایشی و تولید آثار تلویزیونی و سینمایی نمایان می‌کند و تلاش برای رفع این خلاء را الزامی‌.



 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha